سلامت نیوز:درخت زیتون تلخ از آن درختهایی نیست كه بار و بر بدهد و محصولش بشود مثل زیتونهایی كه در حد فاصل منجیل و رودبار زیر چراغهای الوان زیتونفروشها برق میزنند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،درخت زیتون تلخ زود قد میكشد و سبز میماند و میگویند، گلهای بنفش زیبایی میدهد. آستانه اشرفیه حالا زیتونزار كوچكی دارد در حاشیه حشمترود با صد نهال زیتون تلخ كه هنوز مانده تا به گل بنشینند اما به جای گل، نام و تصویر یكی از ساكنان شهر از تن باریك هر نهال آویخته شده.
هر یك از این نهالها تبدیل به یادبود یكی از شهروندان آستانه اشرفیه شدهاند كه در اسفند و فروردین غمبار این شهر، جانشان را از دست دادند و خانوادههایشان نتوانستند آن طور كه رسم است برایشان مراسم سوگواری بگیرند و با آنها وداع كنند. آستانه اشرفیه نام شهروندانش را از میان آمار و اعداد بیرون كشیده، با اسم و عكس به یادشان نهالی كاشته تا نشان دهد جانهای از دست رفته شهر را در آمار و اعداد بینام و نشان محدود نمیكند.
همزمان با اعلام نتایج انتخابات مجلس و اعلام نام «محمدعلی رمضانی» به عنوان منتخب مردم آستانه در مجلس یازدهم، خبر ابتلای او به كرونا هم رسید. چند روز بعد، درگذشت رمضانی مصادف شد با نیمه اسفند و روز درختكاری و البته ممنوعیت تجمع. همین شد كه شهرداری، خانواده او را دعوت كرد تا به یادش نهالی در بوستان شهدای ورزشكار شهر بكارند. با این سابقه بود كه با افزوده شدن موارد مرگومیر و بعد محدودیتهای شدید برگزاری مراسم سوگواری، مسوولان شهری آستانه اشرفیه به این فكر افتادند كه خاطره كاشتن نهال زیتون را این بار برای آدمهای معمولی شهر و برای ساكنان درگذشته آستانه در اسفند و فروردین تكرار كنند.
«این كاری بود كه با همكاری همه دوستان ما در شهرداری و شورا انجام شد به خصوص سركار خانم دكتر محمددوست كه عضو شورای شهر ماست، پیگیر این كار بودند.» محمد دانششكیب، شهردار آستانه اشرفیه میگوید كه این نهالكاری را هم به خاطر خانوادههایی انجام دادهاند كه فرصت كافی سوگواری نیافتند و هم برای شهر كه یاد بزرگانش را زنده نگه دارد:
«ما در این قضایا بسیاری از بزرگان شهرمان را از دست دادیم و با توجه به اینكه طبق پروتكلهای اعلامی از سوی وزارت بهداشت هرگونه مراسم و تجمع از جمله مراسم سوگواری و تدفین ممنوع بود، احساس كردیم كه برای خانواده این عزیزان ممكن است لطمات عاطفی ایجاد شود. از طرف دیگر میخواستیم یاد آنها را زنده نگه داریم و برای همین تصمیم گرفتیم این كار را با مشاركت برخی از اعضای خانواده این عزیزان انجام دهیم.»
بازخورد این نهالكاری به مثابه آیین سوگواری، بهتر از آن چیزی بوده كه تصور میكردند:«اصلا فكر نمیكردم كه تا این حد واكنش مثبت داشته باشد. خیلی از خانوادهها زنگ زدند و تشكر كردند. البته به خاطر محدودیتهایی كه داشتیم، نتوانستیم كل خانوادهها را دعوت كنیم تا فاصلهگذاری رعایت شود. اما تعدادی از نمایندگان خانوادهها شركت داشتند و خودشان عكس عزیزانشان را به درختها آویختند.»
میگوید به خاطر بافت جمع و جور شهر آستانه اشرفیه، اگر كسی به صورت مستقیم هم عزیزی را از دست نداده باشد، دستكم وقتی عكسها را ببیند احتمالا چهره آشنایی را در میانشان میبیند:«بسیاری از آنها كسانی بودند كه مردم خاطرات بسیار خوبی از آنها دارند مثل آقای ایمان معینزاده از كاركنان بیمارستان كوثر. برخی از آنها هم الزاما بر اثر كرونا فوت نكردهاند ما این یادبود را به تمام كسانی اختصاص دادیم كه در این بازه اسفند و فروردین جانشان را از دست دادند و خانوادهها به دلیل شرایط حاكم نتوانستند، مراسم برگزار كنند.»
بازاری، تولیدكننده، معاون مركز بهداشت آستانه، كادر درمان و مادر هر كدام از این عكسها یادآور انسانی است با نقشی كه در شهر آستانه بر عهده داشت حالا تبدیل شده است به عكسی روی یك نهال زیتون. اینكه آستانه اشرفیه چند نفر را از دست داده است دیگر جزو آماری است كه شهرداری نمیتواند به صورت مستقل اعلام كند اما در روز یادبود 100 نهال زیتون تلخ كاشته شد:«باید این را توضیح بدهم كه تعداد نهالها با تعداد متوفیان همخوانی ندارد، ما 100 نهال زیتون تلخ كاشتیم كه سازگار با محیط شمال است و همیشه هم سرسبز است.
میخواستیم به یاد مردم بیاوریم كه با وجود همه این اتفاقات زندگی همچنان در جریان است. ما یاد این عزیزان را زنده نگه میداریم اما مردم هم باید به زندگی عادی برگردند و نشاط و امید را به جامعه برگردانند.» حاشیه حشمترود حالا زیتونزار كوچكی دارد كه به گفته شهردار آستانه اشرفیه قرار است نمادهایی هم به آن اضافه شود مانند نمادهایی برای تقدیر از مدافعان سلامت.
سوگهای ناتمام
«مراسم سوگواری جوامع شرقی به صورت سنتی مراسم پرهیجانی است. گریه و شیون و فریاد زدن بخشی از این مراسم است و وظیفه افراد سوگوار است كه این رسوم را بجا آورند. هر چه بافت جامعه سنتیتر باشد، این نوع رفتارها هم پررنگتر است. در ایام كرونایی البته كه امكان برگزاری مراسم سوگواری به این صورت نبود. بروز رفتارهای سوگواری هیجانی در جمع پررنگ است و نه در تنهایی؛ وقتی امكان برگزاری مراسم جمعی نباشد، امكان بروز هیجانات شدید هم وجود ندارد.»
مریم رسولیان، روانپزشك و رییس انجمن علمی روانپزشكان ایران میگوید كه وقتی امكان برگزاری مراسم سوگواری سنتی و معمولی وجود ندارد، داشتن یادوارهای از عزیزی كه از دست دادهاند، میتواند تا حدی در گذر از دوران ماتم به آنها كمك كند. وقتی این حس وجود داشته باشد كه نتوانستهایم در مرگ عزیزی سوگواری كنیم انگار كنار آمدن با روند از دست دادن ناتمام میماند: «در واقع طی روند سوگواری طبیعی انسان هیجانات منفی خود را حل و فصل میكند؛ گریه كردن و حرف زدن در مورد متوفی كه رفتارهای معمول در مراسم سوگواری است، كمك میكند تا بپذیرند كه او دیگر نیست، رفته و زندگی بدون او جریان دارد.»
در این میان به میزانی كه رابطه سوگوار با فرد از دست رفته دارای تعارض و تنش بوده باشد، فوت او هم بیشتر به آن دیگری صدمه میزند:«فضای سوگواری به فضای زندگی و رابطه بین دو نفر بستگی دارد، مراسم سوگواری فرصتی را برای فرد سوگوار فراهم میآورد كه هیجانات منفی را بیان كرده و هضم كند. سوگ پیچیده یا حل نشده حالت بیمارگونه سوگ است كه علائم سوگواری شدید و طولانیمدت باقی مانده و فرد سوگوار نمیتواند به زندگی روزمره خود بازگردد.»
نكته دیگر این است كه افراد سوگوار هم با یكدیگر تفاوت دارند و همانگونه كه مردم در شیوه زندگی با یكدیگر متفاوتند در شیوه سوگواری هم سلیقههای متفاوت دارند به همین دلیل نمیتوان یك شیوه واحد برای سوگواری و بزرگداشت را برای همه تجویز كرد. به گفته رسولیان هر چند مراسمی مانند درختكاری به یاد درگذشتگان ممكن است برای تك تك افراد سوگوار یك كاركرد نداشته باشد اما برای اكثریت افراد تاثیر مطلوبی دارد:«كسانی كه به دلیل كووید 19 در بیمارستان بستری بودهاند در بسیاری موارد خانواده به ملاقات فرد نرفتهاند یا در زمان فوت در كنار عزیز خود نبودهاند یا امكان دیدن پیكر متوفی را نداشتهاند كه همه این شرایط، پذیرش مرگ را سخت میكند.
دیدن عكس متوفی و صحبت كردن در مورد او به باورپذیری مرگ كمك میكند، كسانی كه از روبهرو شدن با این موارد دوری میكنند، یكی از نشانههای مقاومت در برابر پذیرش مرگ و نبود عزیز از دست رفته است. البته در این میان باید به تفاوت هر فرد و واكنشهای متفاوت آنها در این پروسه اندیشید، نمیشود یك الگو را به همه تحمیل كرد اما باید الگوهای متعدد و متفاوتی از جنس همین درختكاری در نظر گرفته شود.
نمونه آستانه اشرفیه البته نمونه یك ابتكار در یك شهر است در روزهایی كه از قضا این نوع از دست دادن و محدودیت سوگواری در سراسر كشور تجربه شده، آیا پروتكل خاصی برای مراقبت روانی از بازماندگان تدوین شده است؟ «واقعیت این است كه از نیمه اسفند ماه این مساله مورد توجه انجمن علمی روانپزشكان ایران، دفتر سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و گروههای روانپزشكی دانشگاههای مختلف قرار گرفته و پروتكلهای اجرایی برای سوگ تدوین شد و تاكیدمان بر اصلاح شیوههای نادرست تدفین بود.
جوری رفتار میشد كه انگار جنازه یك موتور انتشار ویروس كروناست در حالی كه جنازهای كه نفس نمیكشد و در دو لایه محافظ هم پیچیده شده، احتمال آلودگی ندارد و با رعایت اصول بهداشتی و حفظ فاصله فیزیكی امكان برگزاری مراسم تدفین با جمعیت محدود وجود داشت، مراسمی كه در حد بستگان درجه یك باشد. همه این مطالب نوشته و توسط وزارت بهداشت به همه دانشگاههای علوم پزشكی ارسال شد.
اما وقتی انگ بیماری بالاست و فضای عمومی جامعه دچار ترس و اضطراب میشود این فضا بر مدیران و همه حاكم میشود، در چنین شرایطی رسانهها باید انگزدایی كرده و روشهای درست را به اطلاع عموم برسانند. حدود یك ماه است كه این مساله در سطح عموم مطرح شده است، به نظر در ابتدای شیوع ویروس كرونا ترس و نگرانی زیاد جامعه و مسوولان سبب شده بود تا این بخش از ماجرا دیده نشود.
به گفته رسولیان حتی پروتكلهایی كه مربوط به امكان دیدار خانوادهها با پیكر فرد متوفی است هم از طریق وزارت بهداشت به بیمارستانها فرستاده شده بود اما جو روانی و سنتی غالب بوده و سلیقهای عمل شده و در همه جا پروتكلهای ارسالی یكسان عمل نشده است:«برای پذیرا بودن جامعه، رسانهها باید در كنار ما و افكار عمومی باشند. در رخداد مرگ كه بار هیجانی منفی بالایی دارد، نمیتوان پروتكلها را تحمیل كرد. باید در شرایط قبل از روبهرو شدن با حادثه فرهنگسازی، آگاهیبخشی و اطلاعرسانی كرد.
نظر شما